وزیرش پاسخ داد: تلاش میکنیم تا آنها را مشوش کنیم و از کار بیندازیم تا نتوانند کاری کنند. صدام حسین با شنیدن این پاسخ خشمگین شد.
همزمان در خیابانها مردم عراق صحبت از جهانی شدن میزدند در حالی که طرفداران صدام حسین در خیابانها جمع شده بودند و تلاش داشتند ضمن اتخاذ مواضعی ضد جهانی شدن آن را تنها یک انتخاب توصیف کنند نه بیشتر.
و امروز با گذشت حداقل 10 سال از آن موقع همچنان رهبران عرب میخواهند همان کاری را کنند که وزیر صدام حسین تجویز کرد ولی با این تفاوت که از او بسیار بیشتر دستپاچه هستند و نمیدانند با چه کسی همپیمان شوند یا علیه چه کسی صفآرایی کنند همان طور که یک ضرب المثل عراقی در توصیف وضعیت اعراب میگوید؛ برش بزرگ است و تکه کیک کوچک. مشکلات بزرگند و راه حلها هیچ کدام مناسب آنها نیستند. وقتی مسلمانان عرب بیش از یک هزار سال است سر نماز خواندن، روزه گرفتن، افطار و حتی رویت هلال ماه شوال با یکدیگر هیچ توافق نظری ندارند، چگونه انتظار داریم درباره وضعیتی که جهان عرب در حال حاضر پشت سر میگذارد به توافقی برسند، تحولاتی که خشم مردم جامعه عربی را به شدت برانگیخته است.
خواهش میکنم از من نخواهید که وضعیت را مطابق با واقعیتها برایتان توصیف کنم، فقط همین قدر خلاصه میکنم و به شما میگویم که وحدتی میان اعراب حتی بر سر یک کلمه هم وجود ندارد.
درباره سوریه میگویم که خود گویای حال دیگر کشورهای عربی نیز هست... تحرکاتی که اهل سنت علیه اقلیت علوی به راه انداختهاند با استقبال و همصدایی جامعه عربی مواجه شده است ولی حقیقت این است که برنده این میدان کردها هستند که به کردستان عراق متصلند و پس از تضعصیف حکومت بشار اسد هم بر این تحرکات خود بیش از پیش افزودهاند. این اتفاق باعث میشود تا اهل تسنن عراق به جمع سنیان سوریه، اردن و عربستان بپیوندند تا یک جریان هاشمی بزرگ پدید بیاورند. محرک این اتفاق در عراق نه نوری مالکی نخستوزیر عراق که هنوز احساس مسئولیت نکرده که باید برای پستهای امنیتی وزیر تعیین کند، بلکه رهبران شیعی هستند که بر مناطق سنی حکومت میکنند. حقیقت این است که هنوز بحران اعتماد میان سنیان و شیعیان به قوت خود باقی است و همچنان ادامه دارد و هیچ کس فکری هم به حال درمان آن نمیکند.
این جا به یاد جلسه صدام حسین با سفیر امریکا افتادم هنگامی که سفیر امریکا قبل از ورود ارتش عراق به کویت با سادگی کامل به او گفت: ما توافقنامه دفاعی با کویت نداریم؛ غذایش را خورد و با همین فکر در اتاق را باز کرد و رفت؛ غافل از این که صدام خوب میدانست از این اعتراف نا به هنگام سفیر امریکا چگونه بهرهبرداری کند.
با همه این توصیفات باید بگویم متغیرهای منطقه در خور حال هر ناحیه در حال دگرگون ساختن منطقه هستند. تلاشهای مالکی با این همه کاستی کار را به جایی خواهد رساند که سنیها دست به انشقاق خواهند زد. به ویژه که در فهرست العراقیه که ما در آن حضور داریم صحبت از این موضوع زیاد به میان میآید و ناپایداری و تزلزل منطقه نیز به طور عموم کمک بیشتری به این جدایی میکند. حال شما خودتان این وضعیت را برای دیگر کشورهای منطقه متصور شوید؛ سوریه، یمن، مصر، تونس، اردن، بحرین، عربستان و حتی ترکیه در چنین وضعیتی به سر میبرند. در چنین حالتی حق میدهید که بگویم صحبت از وحدت عربی لطیفهای بیش نیست؟