سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/4/15
10:9 صبح

درسهایی از سخنان رهبر معظم با دانشجویان

بدست فاضل در دسته دو کلمه حرف سیاسی

در هفته گذشته ، رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان فعال علمی و سیاسی ، سخنانی را مطرح کردند که از جهاتی ، تازه می نمود هر چند از نظر مبنای تفکر و انتظاری که از مواضع ، باورها و اندیشه های ایشان داریم ، اصلا تازه نیست و دقیقا همان است که باید باشد.
تازگی این سخنان ، به اعتبار گوینده آن است که خطوط حرکتی جامعه اسلامی را رقم می زند و ضامن مستقیم ماندن انقلاب بر مواضع اصیل آن است و بنابراین شنیدن این سخنان صریح از زبان رهبری انقلاب ، اهمیت آن را مضاعف می سازد.
در این نوشته برآنیم تا بر چند نکته پراهمیت از این سخنان مهم رهبر معظم انقلاب تاکید کنیم تا در آینده ، راهنمای عمل و حرکت همه نیروهای سیاسی معتقد به انقلاب باشد :
1- مواضع دوگانه ایشان در فرازی از سخنان خود تاکید کردند: «من حرفم همانی است که دارم می گویم. آنچه را که بر طبق مصلحت کشور و مصلحت نظام نباید گفت ، نمی گوییم. نه این که خلاف آن را بگوییم بعد بخواهیم در یک جلسه خصوصی ، مثلا فرض کنید آن خلاف گفته را تصحیح کنیم. نخیر، این طور نیست».
این سخنان ، ناظر بر رویکردی است که بر مواضع رهبری حاکم است و در واقع پاسخی به یک سوئبرداشت به حساب می آید. برداشت سوئی که صاحبان آن برای توجیه مواضع غلط، افراطی ، شخصی و غیرمصلحت اندیشانه خود به آن توسل می جویند و در پس آن ، پنهان می شوند. طی سالهای گذشته مکررا شاهد بودیم که برخی از افراد با نسبت دادن دیدگاه شخصی خود به رهبری ، درصدد هزینه کردن یک مقام رسمی مشروعیت بخش نظام به سود خود بوده اند. اینان چون از مواضع رسمی و اعلام شده رهبری نمی توانند به سود خویش بهره گیرند، به سراغ نقل قول های تایید نشده می روند و عملا چنین القا می کنند که نباید مواضع رسمی رهبری را مبنا قرار داد زیرا این سخنان ، از سر مصلحت اندیشی مطرح می شوند و گویی در تعارض با حقیقت قرار دارند.
با چنین نگرشی در القای وجود مواضع دوگانه و متعارض در آرا و نظرات رهبر معظم انقلاب ، عملا اعتقاد به مواضع رسمی و علنی ایشان ، کم می شود و این جفای به رهبری است.
بگذارید مثالی بزنیم.
دولت یکی از نهادهایی است که همیشه کلیت آن از سوی رهبر معظم انقلاب مورد حمایت قرار می گیرد. این حمایت کلی از دولت ، هم شامل دولت هاشمی می شد و هم دولت خاتمی و هم اینک شامل دولت احمدی نژاد می شود. منتقدان هر کدام از دولتهای حال و گذشته ، این حمایت ها را با تکیه بر مواضع ادعایی پنهان رهبری ، نادیده گرفته و همچنان بر طبل مخالفت خود می کوبند.
آنان به گونه ای از مصلحت اندیشانه بودن حمایت های رهبری سخن می گویند که گویی دولت ها، مستحق هیچ گونه حمایتی نیستند. آنان چنین القا می کنند که رهبری ، مواضع دیگری هم دارد که آن را برای خواص بیان می کند و آنها را باید اصل گرفت.
در انتخابات متعدد ریاست جمهوری ، رهبر معظم انقلاب رسما اعلام کردند که موضع جانبدارانه ندارند و حتی نظر شخصی خود را به نزدیکان هم نمی گویند اما شاهد بودیم که صاحبان همین نگرش ، مدعی حمایت پنهانی ایشان از نامزدی خاص می شدند. این گونه ادعاها و نسبت دادن مواضع متعارض آشکار و نهان به رهبری ، جایگاه ولایت را تضعیف می کند و اعتماد به نظرات رسمی و اعلام شده را کاهش می دهد و در اطاعت پذیری مردم ، سستی ایجاد می کند. مواضع رهبری وقتی به عنوان یک نظر رسمی علنا بیان می شوند، حجیت دارند و می توان آنها را مواضع حقیقی ایشان تلقی کرد. طبعا این گونه اظهارات ، تمام حقیقت بیان شده نیست و بسیاری از مطالب و گفتنی ها به دلایل گوناگون مصلحت اندیشانه ، عرضه نمی شوند ولی این گونه نیست که رهبری در نهان و مثلا برای خواص ، نظری داشته باشند و در آشکار و برای مردم ، نظری متفاوت.
رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان ، بر این مطلب کلیدی تاکید کردند تا نسبت به مواضع رسمی و علنی ایشان ، شبهه و شائبه ای ایجاد نشود. ایشان تاکید کردند: «بلاشک نباید برخی از مطالب را گفت اما آنچه را نباید گفت ، نباید گفت نه این که باید خلاف آن را گفت و در اذهان شوب ایجاد کرد، شائبه ای به وجود آورد.»
ادامه مطلب...

87/4/15
10:9 صبح

خرافه شویی...

بدست فاضل در دسته دو کلمه حرف سیاسی

یکی از کارهای مصلحان بزرگ اجتماعی  خرافه شویی از افکار مردم است.

مصلحان واقعی کسانی هستند که نمی خواهند با استفاده از جهالت مردم به

اهداف خود برسند.

نقل است که ابراهیم فرزند کوچک پیامبر اسلام از دنیا رفت.

اتفاقا در همان روز خورشیدگرفتگی پیدا شد. مردم شک نکردند که این امر نوعی

هماهنگی و همدردی عالم طبیعت با رسول اکرم (ص) است.

در همه مدینه پیچید که خورشید به خاطر رحلت فرزند رسول خدا گرفت.

از این طریق ایمان برخی افراد به حقانیت اسلام و پیامبر اسلام افزایش یافت. در

اینجا رسول گرامی اسلام نه تنها سکوت نکرد و از جهالت مردم برای پیشبرد دین

خدا بهره برداری نکرد، بلکه در مسجد حاضر شد و بالای منبر رفت و اعلام کرد که

خورشیدگرفتگی امروز هیچ ارتباطی با مرگ فرزند من ندارد. رسول اکرم می

توانست با خود بگوید حال که ایمان مردم از این راه افزایش یافته است ، پس من

سکوت کنم ، ولی او چنین نکرد؛ زیرا نمی خواست دین خود را بر پایه جهالت ها و

خرافات استوار سازد و اساسا اسلام که دارای منطقی قوی است و حرف برای

گفتن دارد، نیازی به این ابزارها ندارد. پیامبر اسلام و ائمه اطهار هیچ گاه از وسیله

نامقدس برای هدف مقدس که همانا تبلیغ دین باشد، استفاده نکردند.... ادامه مطلب...

87/4/15
10:5 صبح

ستیز تا به کی؟ عناد تا به کجا؟

بدست فاضل در دسته دو کلمه حرف سیاسی، از دیار کریمان

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر زمانی خواستیم چهره ی واقعی و دلسوزانه جناحهای سیاسی موجود کشور را بررسی کنیم و آنان را مورد نقد قرار دهیم، خوب است که به مطالعه و بررسی واکنش های آنان در مقابل (( مصالح ملی کشور )) و نیز (( مقابله با کشورهای خارجی )) بپردازیم.

قطعا در مورد سفر آقای احمدی نژاد ــ رئیس جمهور محترم ــ به نیویورک حرف و حدیث بسیاری گفته شده و این موضوع از زوایای گوناگونی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اما بد نیست که نگاهی به عملکرد و واکنش به دور از منطق، برخی از احزاب داخلی کشور هم بیاندازیم.

این حق طبیعی برخی از قلم به دستان و منتقدین است که انتقادات جزیی خود را در مورد سخنان آقای احمدی نژاد ابراز دارند و سخنان ایشان را مورد نقد و داوری قرار دهند، اما مسئله ی اصلی اینجاست که آیا واقعا می باید به بهانه ی نقد سخنرانی و مواضع ایشان، مسائل حزبی و جناحی خود را فدای مصالح ملی کشور نمود و در مقابل اتهامات دشمنان خارجی سکوت اختیار کرد و یا حتی بدتر از آن، با آنان هم صدا شد؟!

به چه دلیل حزب یا احزابی می بایست سفر آقای احمدی نژاد ــ رئیس جمهور منتخب ملت ایران ــ به نیویورک و دفاع شجاعانه و مدبرانه ایشان از حیثیت ملی ایرانیان در دانشگاه کلمبیا را نامنصفانه، به باد انتقاد گرفته و خواسته یا ناخواسته، همسو و هم ناله با رسانه های استکباری غربی گفتار و عمل شایسته ایشان را در مقابل اتهامات و فحاشی های رئیس دانشگاه کلمبیا را تقبیح و تخطئه نمایند؟

به چه دلیل برخی از این جریانات داخلی عمل عالمانه ایشان در آن دانشگاه را که به حق دفاع از منطق و حیثیت مردم ایران بود را به شدیدترین وجه محکوم می کنند و در عوض خطاب به ایشان می گویند که اگر ما به جای شما بودیم و تهمت های اینچنینی رئیس دانشگاه کلمبیا را می شنیدیم، بدون هیچگونه درنگی دانشگاه را ترک می کردیم!

آیا واقعا، اگر رئیس جمهور در آن برهه از زمان دانشگاه را ترک می نمود و در مقابل افترائات آقای کالینجر ( رئیس دانشگاه مذکور ) پاسخی نمی داد، همین افراد به اصطلاح دلسوز نمی گفتند که چرا آقای رئیس جمهور در مقابل دشنام های وی دلیرانه ایستادگی نکرد و پاسخ دندانشکنی به وی نداد؟ قطعا که از همین حربه سود می جستند!

و باز جای تاسف است که یکی از نشریات محلی استانمان همراه و همصدا با اینچنین جریاناتی در یکی از مقالات خود تیتر زشت و قبیح : (( آقای رئیس جمهور! اگر من به جای شما بودم، جلسه را ترک می کردم… !؟!؟ )) را بر می گزیند.

آیا به بهانه ی چنین دلایل غیرمنطقی می بایست به گونه ای موضع گیری شود که نظام رسانه ای غرب و سیاستمداران امپریالیسم جهانی پاک و منزه جلوه داده شده و نماینده ملت ایران مقصر اصلی این داستان قلمداد شود؟! در این صورت باید به هویت ملی و انقلابی اینگونه جریانات قویا شک کرد.

از طرف دیگر راقم آن سطور در مقاله ی خود از آقای احمدی نژاد می پرسند که : ((در طول دو سال و سه ماه زمامداری تان که سه سفر به آمریکا داشته اید، غیر از آنکه روابط ما با این کشور متخاصم [؟!] تیره تر و تیره تر شده است لطفا بگویید، با صرف این همه هزینه مادی و معنوی چه دست آورد مثبتی که به حال ملک و ملت مفید و برای آینده کشور مناسب و مقتضی باشد حاصل شده است؟ ))

ایشان بارها و بارها و حتی در مصاحبه ی با خبرگزاری های خارجی ( مانند شبکه ی امریکایی سی بی اس )

و حتی در خود دانشگاه کلمبیا و همچنین در جلسه ی پرسش و پاسخ با خبرنگاران آمریکایی در نیویورک این سخن امام (ره) را با این مضمون بیان کردند که ما حاضریم با تمام کشورهای دنیا رابطه برقرار کنیم به جز نظام نژاد پرست آپارتاید در آفریقای جنوبی ( که هم اکنون از هم پاشیده است) و رژیم غاصب اسرائیل.

از این گذشته حتی دولت ایران در سال گذشته و برای برقراری روابط بین دو ملت ایران و آمریکا حاضر شد که پرواز مستقیم با نیویورک را راه اندازی کند که با مخالفت دولت آمریکا مواجه گشت!

قبول درخواست اساتید و دانشجویان دانشگاه کلمبیا توسط رئیس جمهوری مبنی بر سفر علمی ـ تحقیقاتی ایشان به ایران را هم می توان نقطه ی عطفی در روابط بین نخبگان و اندیشمندان دو ملت دانست(البته در صورت عدم مخالفت دولت آمریکا!) و همچنین عدم مقابله به مثل و انگشت نگاری از اتباع آمریکایی به هنگام ورود به کشورمان ــ که به مثابه ی توهین به یک ملت است ــ هم یکی دیگر از دلایل پیش قدمی ماست و در آخر آزاد بودن خبرنگاران و رسانه های آمریکایی در کشورمان و در مقابل عدم آزادی خبرنگاران ما در آمریکا از نکات دیگر و در خور توجه این بحث است.

آخر رابطه با آمریکا که اینچنین عده ای را از خود بی خود کرده است به چه قیمتی؟ آیا نمی بینند که دولت آمریکا هر روز که می گذرد نسبت به ملت شریف ایران مخاصم تر و بد دهن تر می شود و حتی اخیرا کنگره ی آمریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را جزو لیست تروریست ها قرار داده است!!

نگارنده در قسمت دیگری از مقاله ی خود می گوید : (( سوال بنده این است شما که در حفظ سنگر سخنرانی تان اصرار داشتید چه چیزی یا چه چیزهایی نگفته ای را می خواستید بگوئید که آمریکاییان و بخصوص دانشجویان نشنیده بودند یا نمی دانستند؟ و اساسا باور دارید آنچه که بعد از اهانت ها گفتید مثل همیشه [؟!] متاسفانه اثرگذار نبود که شاید هر کس جای شما می بود این مقدار هم دوام نمی آورد. ))

انکار اینچنین بدیهیات اظهر من شمس هم جای بسی شگفتی دارد.آیا کف زدن های پی در پی دانشجویان که تایید کننده سخنان آقای احمدی نژاد بود دلیل بر تکراری بودن سخنان ایشان برای مستمعین تلقی می شود؟

چطور است که رسانه ها و منابع مختلف و متعدد بین المللی و داخلی نسبت به حضور اثر گذار رئیس جمهوری در آن دانشگاه لب به ستایش ایشان گشوده و حتی از روزنامه صیونیستی ها آرتص گرفته تا جان بولتون نماینده سابق آمریکا خود را شکست خورده ی این جنگ می دانند و به این امر اعتراف می کنند، آن وقت عده ای خودی می آیند و می گویند….

به امید آن روزی که این افراد به اصطلاح روشنفکرِ قلم به دست به خود باوری رسیده و هویت ملی و انقلابی خود را از یاد نبرند.


87/4/15
10:2 صبح

اقتصادیون و رئیس جمهور

بدست فاضل در دسته دو کلمه حرف سیاسی

بسم الله الرحمن الرحیم

از جمله مسائل و ومطالب جالب توجه هفته گذشته برگزاری اولین نشست رئیس جمهور با 50 اقتصاددان ــ که اغلب استاد دانشگاه اند ــ بود.

آن زمانی که این اقتصاددیون نامه ی خود را منتشر کردند( و هنوز که هنوز است اصل این نامه به دست دولت نرسیده است!!) روزنامه های اصلاح طلب آن چنان این موضوع را در بوق و کرنا کردند که هنوز صدایش در گوش ملت طنین انداز است.

اما امروز

از زمانی که خبر نشست صریح و صمیمی رئیس جمهور با اقتصاددیون مطرح شد، این روزنامه ها آنچنان خاموش و ساکت شدند که انگار نه انگار در هنگام انتشار نامه، کی آ بودند که خودشون را به آب و آتیش می زدند.

از این ها که بگذریم جسارت و نوآوری رئیس جمهوری قابل تحسین است. آخر این کار به نوبه ی خود، کاری ابتکاری بود و نشان از اعتماد به نفس دولت و همچنین مدبرانه و آگاهانه بودن برنامه های دولت دارد ؛ بر خلاف آنچه که مخالفین در صددند دولت را بی تجربه و فاقد پشتوانه فکری و مطالعاتی معرفی کنند.

اما نمونه های مشابه ای هم گزارش شده که نشان از شیوع چنین مواردی دارد(یا شایدم داشته!)

مهر : سردار فرهادنظری که در زمان وقوع حادثه 18 تیر 78 فرماندهی انتظامی تهران را به عهده داشت، آمادگی خود را برای مناظره با رئیس جمهورسابق و اعضای دولت او درباره وقایع کوی دانشگاه اعلام کرد!


87/4/15
10:1 صبح

اتحاد ملی از زاویه ای دیگر

بدست فاضل در دسته دو کلمه حرف سیاسی

بسم الله الرحمن الرحیم

در خبرها آمده بود که خانواده های یهودیان ایرانی پیشنهاد 60 هزار دلاری اسرائیل را(برای هر خانواده!) جهت مهاجرت به آن کشور غاصب را نپذیرفته و این خبر جای بسی خوشحالی و تبریک دارد به تمامی کسانی که به هویت ایرانی خود می بالند و به آن افتخار می کنند.

مشروح خبر را در زیر آورده ام :

رئیس انجمن کلیمیان تهران و نماینده آن ها در مجلس تاکید کردند: (( هویت ایرانیان یهودی با هیچ مبلغی قابل معامله نیست. ))

برخی رسانه های خارجی اخیرا اعلام کردند : اسرائیل در تلاش برای جذب خانواده های یهودی ایرانی به مناطق اشغالی، 60 هزار دلار پاداش پیشنهاد کرده است. اما یهودیان ایرانی به دلیل برخورداری از آزادی های دینی و مذهبی، تمایلی برای عزیمت به مناطق اشغالی از خود نشان نمی دهند. در پی گزارش برخی رسانه ها درباره تلاش رژیم صهیونیستی برای جذب خانواده های یهودی ایرانی به مناطق اشغالی در قبال پرداخت پول، ((سیامک مره صدق)) رئیس انجمن کلیمیان تهران و (( موریس معتمد)) نماینده کلیمیان در کجلس نسبت به این خبر واکنش نشان دادند. رئیس انجمن کلیمیان تهران و نماینده کلیمیان در مجلس تاکید کردند: (( یهودیان ایران از قدیمی ترین ایرانیان هستند و چناچه گروهی از یهودیان ایران اقدام به مهاجرت کرده اند، این روند جدا از مهاجرت سایر ایرانیان نبوده است)). در این اطلاعیه تاکید شده است : یهودیان ایران به فرهنگ اصیل و هویت ایرانی خود عشق می ورزند و تهدیدها و تطمیع های ناپخته سیاسی هیچگاه در هویت زدایی از ایرانیان یهودی راه به جایی نخواهد برد.