در این محیط مجازی وب داشتم سیر می کردم که به وبلاگی بر خوردم و دیدم نویسنده اش تعدادی از دعاهای زیبای کودکان را که ظاهرا به جشنواره ای ارسال شده، درج کرده است و من هم گلچینی از این دعاها ی معصومانه را که بوی صفا و صداقت می دهد، اینجا قرار دادم.
محمد 12 ساله : خدایا من را آنقدر بزرگ نکن که تو را از یاد ببرم .
رهام 11 ساله : خدایا به پسر واکسی که در خیابان می نشیند و این روزها آنقدر مریض شده که صورتش از شدت سرفه کبود می شود، کمک کن .
دعا می کنم بنزین زیاد شود چون پدرم هر روز 3 ساعت در صف بنزین است .
این هم یک دعا قابل توجه متخصصین دامپزشکی : خدایا کاری کن گربه به خانه ما نیاید.
خدایا فرشته ها را برای مواظبت از بچه های فلسطین بفرست تا آ نها را زیر بالهایشان قایم کنند تا گلوله به آنها نخورد.
و دعای آیلین 3 ساله :کاش خدا من و مامانم رو مثل کانگورو می آفرید اون وقت من می پریدم تو کیسه مامانم و باهاش می رفتم اداره و...
کلثوم 11 ساله : خدایا صدای سرفه ها ی خشک و خس خس سینه هایی را که از گاز خردل پر است را می شنوی ؟...
پریسا 8 ساله :خدایا من دعا می کنم در سال تازه یک پیامبر جدید اختراع کنی ...
ناصر 12 ساله :خدایا در دلم دردی هست که درمان ندارد . دعایم این است که روزی بیاید که پدرم زخم های دستش خوب شود و مثل مردم همیشه لباس نو بپوشد ،چون می دانم این فقیری از کارگری است .
سمیه 9 ساله : من دعا می کنم مامانم برادرم را برای واکس به خیابان نفرستد.
منبع : وبلاگ لیلا طالقانی با کمی دخل و تصرف(در متونی که از خود نویسنده است)