سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/6/2
10:4 عصر

در ورای رسالت قلم

بدست فاضل در دسته

                                                

                                                          به نام الله

 

مسیح مهاجری، امروز در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی ــ چنانکه انتظار می رفت ــ به دفاع از حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخت.

وی که بر جبین مقاله خود، نام همیشه مظلوم "رسالت قلم" را نگاشته بود، سعی کرد تا القا کند موضعی کاملا خیرخواهانه و دلسوزانه سراسر مقاله وی را در بر گرفته است و حتی در انتهای مقاله خود نکته جالبی را نوشت: "دفاع از این مظلوم عصر حاضر (=آیت الله هاشمی رفسنجانی) را واجب شرعی و همه عوارض آن را نیز گوارا می دانم."

گذشته از القائاتی که این بزرگوار تلاش کرده است در این مقاله بوجود بیاورد(مثلا: نوشتن این مقاله سبب بروز مشکلاتی برای وی از ناحیه " کسانی که بسیاری از مجاری امور در دست آن هاست" می شود! یا "هاشمی رفسنجانی مظلوم عصر حاضر"!! و...) سعی کرد تا سخنان دو هفته پیش هاشمی رفسنجانی را " حق انتقاد" ایشان بنامد که " در تعالیم دین مبین اسلام نیز انتقاد تضمین کننده ادامه حیات دانسته شده است."

هر چند که، معلوم نیست مهاجری چگونه نام "انتقاد" را بر سخنرانی هاشمی رفسنجانی برگزیده است. چون که هاشمی از : پایان مدارای سه ساله خود با دولت سخن گفته بود.

 آیا این سخن یک انتقاد است یا مجوزی برای هجمه؟ (البته بقیه سخنرانی را می شود انتقاد نامید اما اصل مطلب همان حرف بود تا بقیه سخنرانی رنگ ببازد...)

نکته دوم این است که مهاجری در مقاله خود اعتراف کرده است که "حق انتقاد از لوازم رشد و پیشرفت جوامع آزاد است." پس چرا انتقاد به سخنان آیت الله را خود بر نتافته و نام "حملات تند مطبوعاتی" بر آن نهاده است؟

سوم اینکه چرا هاشمی رفسنجانی بعد از شکست خود در انتخابات تا به حال نقاط قوت دولت را بر نشمرده است و دولت را یکسره تقبیح کرده است و بارها بهانه به دست مغرضان داخلی و خارجی داده است تا به تخطئه دولت نهم بپردازند. آیا حق ما نیست که از آیت الله هاشمی رفسنجانی با این همه تجربه ای که دارند، موضعی همچون مواضع رهبری در قبال دولت انتظار داشت؟

 اینکه فقط اشتباهات دولت کنونی را برشماریم نامش می شود " حق انتقاد " یا " تقبیح " ؟

البته خدای ناکرده نوشته های این قلم حمل بر بی حرمتی نشود. شخصا به آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از پایه های این نظام سر تعظیم فرود می آورم و قطعا اگر هاشمی و هاشمی ها نبودند این انقلاب و نظام اسلامی هم نبود. اما  حق انتقاد خود را هم محفوظ می دانم بر خلاف آقای مهاجری که ــ در عمل ــ حق انتقاد بر ایشان را جایز نمی داند و حتی در کلماتی غلو آمیز می نویسد که: ریاست ایشان بر مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام چیزی بر این شخصیت معتبر نمی افزاید[ تا اینجا صحیح و قابل قبول است اما در ادامه می گوید:] بلکه این شخصیت است که به این جایگاه ها اعتبار می دهد!!

بگذار تا بگذریم...

تا ببینیم فردا صبح (=یکشنبه) شما چگونه سخنان امروز مقام معظم رهبری را در مورد هیأت دولت درج می کنید.

آیا فقط انتقادات معظم له را برجسته می کنید یا تقدیرات را هم درج می کنید...